• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
یکشنبه 19 اردیبهشت 1400
کد مطلب : 130121
+
-

نگاهی به استقبال از عید سعیدفطر در تهران قدیم

چشم به راه تلگراف از قم و نجف

چشم به راه تلگراف از قم و نجف

بهاره خسروی

فطر به معنای شکفتن و جوانه زدن است و عید فطر در واقع بازگشت به همان ریشه اصیل انسانیت؛ جشنی به شکرانه یک ماه عبادت و بندگی در حریم امن الهی که پایان آن با تولدی دوباره آغاز می‌شود.

 در واقع در این روز مردم جشن نو شدن بسیاری از عادات‌ها و رفتارها را در بسیاری از روابط فردی و اجتماعی می‌گیرند. بی‌شک همین وجه اشتراک، ریشه‌های این عید بزرگ اسلامی را به نوروز باستانی ایرانی گره می‌زند و برای ایرانیان شور و شوق میزبانی از این روز بزرگ دست‌کمی از عید نوروز ندارد.   مردم تهران قدیم اغلب این روز را طالع و ساعت نیکو برای انجام هر‌کاری و از سر گرفتن ماجراهای تازه زندگی می‌دانستند. به همین واسطه از غروب آخرین روز ماه مبارک رمضان ساعت‌های پر جنب‌وجوش و تکاپویی را برای رؤیت هلال ماه شوال تجربه می‌کردند. در این نوشته به بعضی از آداب مرسوم در تهران قدیم برای استقبال از روز عید فطر نگاهی داریم.  

نفس‌های آفتاب بی‌رمق ۲۹ ماه رمضان به شماره افتاده است. مردم به شور و هیجان در آمده‌اند و هرکدام سعی می‌کنند تا آسمان بی‌انتها را رصد کنند و به دنبال نشانه یا کورسویی از تابش هلال ماه شوال هستند، تا قاصد خوش خبری باشند و دیدن روی ماه هلال شوال را مژده دهند.  
مرحوم «جعفر شهری» در جلد سوم کتاب «طهران قدیم» درباره استقبال از عید فطر میان پایتخت‌نشینان این‌گونه روایت می‌کند: «غروب شب اول ماه شوال، از ساعت‌های پرجنب و جوش ماه رمضان به حساب می‌آمد که اگر ماه از سی کمتر بود و تقویم‌ها آن را بیست و نه روز گفته بودند از هنگام آفتاب زردی تا یک ساعت از شب رفته روی بام‌ها و گلدسته‌ها و بلندی‌ها، سر به سوی جنوب غربی آسمان کرده، به دنبال ماه می‌گشتند که این ماه دیدن نیز باید با مشاهده جماعت و چند عادل محل انجام گرفته باشد.

این نیز از دو حالت خارج نمی‌توانست باشد که یا ماه را اجماع دیده، فردا را عید می‌گرفتند و یا اختلاف تقاویم و ابر و مه و بارندگی مانع رؤیت آن شده موکول به رسیدن خبر و تلگراف از قم و نجف می‌گردید که سحر را باز برخاسته نیت روزه می‌کردند و چنانچه خبری نرسیده بود، خود تلگراف به علمای اعتاب مقدسه کرده، استفار و کسب تکلیف می‌کردند.»

  • نحوه محاسبه فطریه در تهران قدیم 

بعد از نوید و مژده رؤیت هلال ماه شوال نوبت به کنار گذاشتن فطریه قبل از آخرین افطار ماه رمضان توسط پدر یا بزرگ‌تر خانواده می‌رسید. جعفر شهری در این‌باره نوشته است: «قبل از افطار شب اول ماه، هرکسی باید فطریه خود را که یک من نان گندم، جو، برنج (آنچه که خود مصرف می‌کرد) بود به مستحق‌رسانیده یا معادل قیمتش پول پرداخته یا از مال خود جدا کرده کنار بگذارد و این نیز به این صورت‌ها انجام می‌گرفت که هر آینه دسترسی به مستحق منظور نبود، فطریه را که اگر گندم بود برای هر نفر شش عباسی (یک ریال و دو دهم ریال) و اگر جو بود ۴ عباسی و اگر برنج بود دو قران(۲ ریال) تا ۲ قران و نیم کنار‌گذارده یا اگر پول موجود نبود، از اشیای غیرضروری اتاق چیزی مانند لاله، کاسه بشقاب و... را نیت کرده، پیش خود گرو می‌گذاشتند و پس از پرداخت فطریه که در نخستین فرصت باید انجام می‌گرفت از گرو خارج می‌ساختند.»

شهری در بخش دیگر کتابش به افراد مستحق دریافت فطریه اشاره می‌کند: «این فطریه در درجه اول به فامیل مستحق و بعد به همسایه و آشنای مستحق و بعد از آنها به مستحق شرعی که کر و کور و ناقص‌العضو باشد تعلق می‌گرفت و هر آینه فطریه‌دهنده خود مستحق شرعی و عرفی بود و قادر به پرداخت نبود، نقد و جنس فطریه خود را میان خود و زن و بچه دست‌گردان کرده به مصرف می‌رساند و اگر مستحق، مردی بی‌کس و بی‌اهل و عیال بود از دست راست به دست چپ خود داده دو مرتبه از دست چپ خود گرفته، خویش را بری‌الذمّه می‌نمود.»

  • شیرینی پنجره‌ای‌های صندوق خانه 
احمد مسجد ‌جامعی/ عضو شورای اسلامی شهر تهران

 

«احمد مسجد ‌جامعی»، عضو شورای اسلامی شهر تهران، در اشاره به خاطرات دوران کودکی‌اش در ماه مبارک و درباره حال و هوای رؤیت هلال ماه شوال در میان خانواده‌ها تعریف می‌کند: «شب‌های عید فطر، نوبت میزبانی ما بود که علاوه بر سور و سات معمول، اخبار رؤیت و رؤیت نشدن هلال هیجان خاصی به محفل می‌بخشید و یکسره تلفن اشغال بود و از قم و نجف و سایر بلاد اخبار رد و بدل می‌شد. گاهی تلگرافی هم روی همان کاغذهای قدیمی می‌رسید که مثلاً رؤیت ماه به تأیید یکی از بزرگان دین رسیده است. در آن سال‌ها شیوه کنونی اطلاع از رؤیت هلال، مرسوم نبود و هریک از مؤمنان به فتوای مرجع خود عمل می‌کرد و این بر اهمیت و هیجان این اتفاق می‌افزود.»
او همچنین با یادی از طعم ماندگار شیرینی‌پنجره‌ای‌های ویژه شب‌عید فطر که در خانه‌شان طبخ می‌شد، ادامه داد: «البته طبخ شیرینی منزل ما هم در خانه بود و مادر فرش «اتاق کوچیکه» را جمع می‌کرد و بساط شیرینی‌پزی را در آنجا دایر می‌ساخت و بوی شیرینی فضا را حلاوت دیگری می‌بخشید. گاهی هم عمه خانم به کمک می‌آمد و دو تایی این کار را به سامان می‌رساندند. ما هم برای احترام به روزه‌دارها، علنی شیرینی‌ها را نمی‌خوردیم، بلکه یکی یکی کش می‌رفتیم و در صندوقخانه لب و دهانمان را پاک می‌کردیم. در بین آنها من شیرینی نان‌پنجره‌ای را ترجیح می‌دادم.»

  • دعاخوانی تا سه‌راه سلسبیل 

«سید رسول امینی»، نویسنده کتاب «طهران در گذر زمان (محله سلسبیل)»، با یاد دعاخوانی اهالی محله سلسبیل از مسجد باب‌الحوائج تا سه‌راه سلسبیل برای دیدار با پیش‌نماز این مسجد، تعریف می‌کند: «هنوز هم وقتی در خیابان رودکی «سلسبیل» قدم می‌زنم خاطرات عیدهایی که الله‌اکبر‌گویان در دست پدر، همراه همسایه راهی خانه مرحوم آیت‌الله «سید جعفر دیباجی» پیش‌نماز مسجد باب‌الحوائج می‌شدیم در گوشم زنگ می‌زند.

وقتی رؤیت هلال ماه شوال به تأیید علما می‌رسید، از سر صبح مسجد باب‌الحوائج دعای عید فطر را با صدای بلند پخش می‌کرد تا همه اهل محل از آمدن عید خبردار شوند. به سرعت رخت و لباس و نو مرتبی را بر تن می‌کردیم با ذکر دعای عید فطر و الله‌اکبرهای بلند به سمت سه‌راه سلسبیل و کوچه فولادی منزل حاج آقا می‌رفتیم.» 

این خبر را به اشتراک بگذارید
در همینه زمینه :